اس ام اس عاشقانه جدید

اس ام اس عاشقانه جدید

.

.

.

.

.

دلم به بهانه ندیدنت گریست
بگذار بگرید و بداند هرچه خواست همیشه نیست …

.

.

.

.

گذشت ، دیگر آن زمان که فقط یک بار از دنیا می رفتیم
حالا یک بار از شهر می رویم …
یک بار از دیار … یک بار از یاد … یک بار از دل … و یک بار از دست …

.

.

.

.

می خواهم غزلی را برای پرواز بهانه کنم
و پرواز را برای رسیدن به تو
و تو را بهانه ی زندگی

.

.

.

.

ادامه اس ام اس های عاشقانه در ادامه مطلب

مثلِ همیشه برای تو می نویسم
تو
به نیت هر که دوست داری بخوان …

.

.

.

.

چه “شوری” میزند دلم وقتی …
در چشم دیگران
اینقدر “شیرین” میشوی !

.

.

.

.

نمیدانی … !
چطور گیج می شوم …
وقتی هرچه می گردم …
معنی نگاهت …
در هیچ فرهنگ لغتی …
پیدا نمی شود … !

.

.

.

.

روزایی که “تو” توشون نیستی ، حیفم میاد زندگیشون کنم …

.

.

.

.

وقتی گرمای نگاه تو نیست این میشود حال و روز زمستانی من :
سرماخوردگیهای پی در پی ، تب و لرز های بی پایان … !

.

.

.

.

دیــوانـــه ام مــی کــنــد
فــکــر ایــنــکـــه
زنــده زنــده نــیــمــی از مــن را از مــن جـدا کـنـنـد
لـطـفــا …
تــا زنـده ام بـــــــــــــمان

.

.

.

.

بعد از مـرگـم
قـلــبـم را جــدا از مـن خـــاک کنید
من و دلـــم هیچ گاه
آبـمـان توی یک جـوی نرفت…

.

.

.

.

می گویند عشق خدا به همه یکسان است
ولی من می گویم مرا بیشتر از همه دوست دارد
وگرنه به همه یکی مثل تو میداد …

.

.

.

.

برای دوست داشتنت نیاز به استخاره نبود
امــا برای با تو بودن و با تو ماندن
سَراپــا نیـــازمند استجابَت دعایم

.

.

.

.

پیچک می شوم ، وحشی می پیچم به پروپایت …
تاحتی نتوانی آنی بی “من” بودن را زندگی کنی

.

.

.

.

چه خوب است که هستى …
وقتى که هستى ورود هر غریبه اى به این سراى پر از تو ممنوع میشود …
و این براى بیتابى من تاب است …

.

.

.

.

تو را سفید می نویسم که ازدحام تمام رنگ هاست
و عاشقانه می خوانم
عشقی که حاصل جمع تمام عاطفه هاست !

.

.

.

.

این روزها
همه چیز بوی تو را دارد
حتی هوا …
آنقدر زیاد که دوست دارم …
رگهایم هم احساست کنند …

.

.

.

.

معنی دوست :
د = دور ازهم
و = واسه هم
س = سایه هم
ت = تا عمرداریم برای هم

.

.

.

.

صبرت که تمام شد
نرو
تازه معرفت از آن لحظه شروع میشود …

.

.

.

.

فصل فصلِ زندگی را جستجو کردم
ابر بسیار دیدم !
اما هیچ بارانی چون تو
مرا به دریا نبرد !

.

.

.

.

گرمای دستانت را
چون پیام آوری
در قبیله ی دستانم
برانگیز
پیش از آن که
این همه احساس
این همه دیوانگی
این همه شیطنت های از سر دیوانگی
در سرمای دستانم جان سپارند

.

.

.

.

چــــه لذتی بــــآلا تر از اینکـه اسمــت
قسـم راستـــِ یــک نفــر بآشـــَد . . .

.

.

.

.

فکر کنم
به بوی عطر تو حساسیت دارم
همین که در ذهنم می پیچد
از چشم
اشک می آید …